اکنون روسیه و عربستان سعودی در بهترین حالت همکاریهای دوجانبه سودمند هستند اما این همکاری حول یک دستور کار محدود یعنی ثبات بازار نفت شکل گرفته که ممکن است پایهای متزلزل برای روابط دوجانبه طولانی مدت باشد.
با آغاز درگیریهای روسیه و اوکراین در سال ۲۰۲۲ و اعمال شدیدترین تحریمها از سوی اتحادیه اروپا و ایالاتمتحده بر اقتصاد روسیه به ویژه حوزه انرژی به امید ایجاد شوکهای اقتصادی به این کشور برای اتمام جنگ در اوکراین، هر روزه شاهد عمیقتر شدن شکاف میان روسیه و کشورهای غربی بودهایم. به موازات این امر مسکو درجهت جبران این خلاء سعی کرد روابط خود را با کشورهای دیگر از جمله کشورهای جنوب و به خصوص کشورهای خاورمیانه گسترش دهد و مستحکم کند.
درحالی که بسیاری از پژوهشگران و رسانههای بینالمللی سعی در کالبدشکافی روابط روسیه با غربجمعی دارند، روایت دیگری آشکار میشود. روایتی که به تغییر رویکرد سیاستخارجی کرملین و اتحادهای رو به تکامل روسیه با جهان عرب مربوط میشود. روسیه پس از فروپاشی شوروی تا حد زیادی وارث سیاست خارجی این امپراتوری در قبال خاورمیانه بوده است. در تحلیل روابط روبه رشد و همکاریهای معاصر روسیه و اعراب، درک ریشههای تاریخی این تعامل و پیامدهای آن برای ژئوپلیتیک جهانی امری ضروری به نظر میرسد.
روسیه مدرن و خاورمیانه
پس از جنگ جهانی دوم، اتحاد جماهیر شوروی با رژیمهای «مترقی» و سوسیالیستی در الجزایر، مصر، عراق، لیبی، یمن جنوبی و سوریه روابط برقرار کرد و در عین حال با سلطنتهای «ارتجاعی» خلیجفارس که ارتباطات نزدیکی با ساختارهای غربی به ویژه ایالاتمتحده داشتند سر ناسازگاری گذاشت.
روسیه مدرن پس از فروپاشی جماهیر شوروی یعنی از سال ۱(۱۳۷۰ )سفارت خود را در ریاض بازگشایی کرد اما روابط دو کشور در ۲۵ سال پس از آن هیچگاه از سطح امور سفارت بالاتر نرفت اما پس از تحولات ژئوپلتیکی و تحریم های ضد روسی اروپا در سال ۲۰۱۴ رویکرد دو پایتخت به یکدیگر تغییر پیدا کرد
روابط اتحاد جماهیر شوروی و کشورهای عربی بین همکاری و رقابت متناوب بود و این در حالی بود که به طور قابل توجهی این روابط تحت تأثیر استراتژیهای تولید نفت قرار داشت
تهاجم شوروی به افغانستان در سال ۱۹۷۹ (۱۳۵۷) وجهه اتحاد جماهیر شوروی در چشمان اعراب، به ویژه در کشورهایی مانند عربستان سعودی که از مبارزان چریکی ضد شوروی در طول جنگ شوروی-افغانستان حمایت میکردند، کاهش داد. اما در همان زمان، اتحاد جماهیر شوروی به روشهای پیچیدهای با کشورهای تولیدکننده نفت در جهان عرب مرتبط بود.
روابط اتحاد جماهیر شوروی و کشورهای عربی بین همکاری و رقابت متناوب بود و این در حالی بود که به طور قابل توجهی این روابط تحت تأثیر استراتژیهای تولید نفت قرار داشت. از آنجا که عربستان سعودی نقش پیشرو در سازمان کشورهای صادرکننده نفت (اوپک) را ایفا میکرد و یک تولیدکننده مهم نفتی بود، روابط روسیه و عربستان بیشتر شاهد دورههای از دوستی و فاصله بوده است.
پس از انحلال اتحاد جماهیر شوروی در سال ۱۹۹۱، روسیه مدرن روابط پیچیده خود را با کشورهای عضو اوپک از جمله عربستان سعودی را از دولت قبل به ارث برده بود، اما مسکو در این الگو در سالهای ابتدایی فاقد استراتژی مشخص برای تعامل با این کشورها بود. علاوه بر این، تولید نفت روسیه در نتیجه بحرانهای اقتصادی، تحولات سازمانی و سالها سرمایهگذاری کم و تولید بیش از حد در اواخر دوره شوروی در سقوط آزاد قرار داشت.
بنابراین، طرف سعودی علاقه کمتری برای جلب همکاری روسیه در اوپک داشت. آغاز جنگ اول چچن در سال ۱۹۹۴ (۱۳۷۲) نیز به احتیاط متقابل در روابط مسکو-ریاض کمک کرد. روسها به سعودیها مظنون بودند که از شورشیان چچنی حمایت میکنند و به تجزیهطلبی در مناطق مسلمان نشین روسیه دامن میزنند.
در واقع، برخی از سعودیها در کنار شورشیان میجنگیدند و موسسات خیریه مستقر در عربستان برای اهداف جنگجویان چچنی (اعم از خیریه و نظامی) وجوه جمعآوری میکردند. در عین حال، داستان کشتار سربازان روسی در عملیات موسوم به پاکسازی روستاهای چچن، غوغایی را در جهان اسلام ایجاد کرد و تصویر روسیه مدرن را در میان این کشورها کاملا مخدوش ساخت.
در اواخر دهه ۱۹۹۰ و اوایل دهه ۲۰۰۰ میلادی (دهه ۱۳۷۰) شاهد کاهش قیمت نفت و بحران های اقتصادی بودیم که باعث شد عربستان سعودی بارها برای همکاری در زمینه کاهش تولید نفت با روسیه تماس بگیرد. با این حال، روسیه به دلیل خصوصیسازی صنعت نفت، دولت ضعیف و حساسیتهای منحصربهفرد شرکتهای نفتی روسیه نسبت به سطوح تولید به جای قیمت به دلیل طراحی سیستم مالیاتی روسیه، برای اجرای این کاهشها با مشکل مواجه بود. این وضعیت اعتبار مسکو نزد اوپک را بیشتر از گذشته تحت تاثیر قرار داد.
در اوایل دهه ۲۰۱۰(۱۳۸۸)، روسیه و عربستان سعودی به نقش مهم یکدیگر در بازار جهانی نفت پیبردند. باوجود تنشها، بهویژه حمایت مستقیم روسیه از دولت بشار اسد، رئیسجمهور سوریه در درگیریهای این کشور، عربستان سعودی پذیرای عضویت روسیه در اوپک بود. اما روسیه که خود را بهعنوان یکی از اعضای گروه هشت، سازمان تجارت جهانی و احتمالاً سازمان توسعه اقتصادی بهعنوان یک قدرت رو به رشد میدید، تمایلی به واگذاری نفوذ یا همسو کردن سیاستهای خود با سیاستهای دیگر دولتها نداشت. مسکو ترجیح داد تا حد زیادی استقلال خود را حفظ کند و در عین حال از شرایط بازار که توسط اوپک شکل گرفته بود، سود ببرد. اما خیلی زودی این موقعیت به دلیل افزایش تنشهای ژئوپلیتیکی تغییر کرد.
اوپک پلاس عصر جدیدی روابط عربستان و روسیه
دوره بین سالهای ۲۰۱۴ تا ۲۰۲۰ (۹۸-۱۳۹۲) با افزایش همکاری میان اوپک و اعضای غیراوپک، به ویژه بین عربستان سعودی و روسیه، تغییرات قابل توجهی را در پویایی جهانی بازارهای نفت شاهد بودیم. مهمترین دلیل این تغییرات منافع استراتژیک سیاسی و اقتصادی در حال تحول در نظام بینالملل بود.
الحاق کریمه به روسیه در بهار ۲۰۱۴ (۱۳۹۲) و به دنبال آن درگیری در دونباس، منجر به اخراج روسیه از گروه جی۸ و شعلهور شدن درگیریهای سیاسی طولانیمدت کرملین با کشورهای غربی شد. در نتیجه، مسکو از سوی کشورهای اروپایی و آمریکا در برخی حوزهها کنار گذاشته شد و به همین دلیل مجبور شد به دنبال اتحادها و شرکای جدید باشد.
در همین حال، ایالات متحده افزایش تولید نفت را به دلیل تغییر در تکنولوژی شِیل Shale oil تجربه میکرد که به طور قابل توجهی تولید نفت آمریکا را افزایش میداد به شکلی که روزانه ۳ میلیون بشکه (معادل ۹ درصد تولید اوپک در آن زمان) در سه ماه منتهی به جولای ۲۰۱۴ به تولید خود اضافه کرد. این افزایش به طور مستقیم به یک تغییر چشمگیر در پویایی بازار جهانی نفت کمک کرد.
بازار به این افزایش عرضه با کاهش شدید قیمت نفت واکنش نشان داد، به شکلی که از میانگین ۱۰۸.۹۳ دلار در هر بشکه برنت در نیمه اول ۲۰۱۴ به ۵۵.۲۷ دلار در هر بشکه تا پایان سال روند کاهشی را شاهد بود. برخلاف سالهای ۱۹۹۸(۱۳۷۶)، ۲۰۰۱ (۱۳۷۹) یا ۲۰۰۸(۱۳۸۶) ، این افت ناشی از شوک تقاضا به دلیل بحران اقتصادی نبود، بلکه به دلیل یک پیشرفت بزرگ در فناوری تولید و استخراج نفت بود. بنابراین نمیتوان انتظار داشت که قیمتها در کنار بهبود اقتصاد جهانی روند افزایشی به خود بگیرند. علاوه بر این، آشکار شد که اوپک، با کاهش سهم بازار خود، دیگر از ظرفیت ایجاد ثبات در بازار به تنهایی برخوردار نیست.
در ژانویه ۲۰۱۵ (۱۳۹۳) ، «سلمان بنعبدالعزیز» پس از مرگ پدرش «ملک عبدالله»، پادشاه جدید عربستان سعودی شد. این امر به نوبه خود آغازی برای ظهور چهره «شاهزاده محمد بنسلمان» بود.
از نظر محمد بن سلمان، ایجاد یک رابطه کاری با روسیه ممکن بود در رقابتهای داخلی قدرت خاندان سعودی یک برگ برنده برای او محسوب شود
شاهزاده جوان به اندازه تشکیلات سنتی سعودی طرفدار آمریکا نبود و به دنبال پیشرفتهای دیپلماتیکی بود که او را در رقابت برای جانشینی تاج و تخت از دیگر افراد خاندان سعودی متمایز کند. از نظر او، ایجاد یک رابطه کاری با روسیه ممکن بود در رقابتهای داخلی یک برگ برنده به نظر برسد. روسیه خود را به عنوان یک دلال قدرت در یمن معرفی کرده بود، بدون اینکه نزدیکی خاصی به هریک از جناحها از خود نشان دهد.
در مارس ۲۰۱۵، تنها یک ماه پس از انتصاب «محمد بن سلمان» به عنوان وزیر دفاع، عربستان سعودی عملیات نظامی علیه حوثیها را آغاز کرد. تفاهم با روسیه در مورد یمن برای توسعه روابط مهم بود و شاهزاده در ژوئن ۲۰۱۵ از مجمع بین المللی اقتصادی سن پترزبورگ بازدید کرد و در آنجا با «ولادیمیر پوتین» رئیس جمهور روسیه و سپس با «الکساندر نواک» وزیر انرژی این کشوردیدار کرد.
این تغییر در محاسبات سیاسی احتمالاً گفتوگوهای طرفین را در مورد توافق جامع بالقوه میان روسیه و اوپک را تسریع کرده است. اما امضای توافق تا تغییر وزیر انرژی عربستان یعنی یک سال و نیم بعد طول کشید.
مقامهای روسیه و عربستان تقریبا بلافاصله پس از این دیدارها گفتوگوهای خود را آغاز کردند. تغییر به سمت یک چارچوب همکاری پس از آن رخ داد که «علی النعیمی» وزیر قدیمی نفت عربستان با انبوهی از تلاشهای شکست خورده برای همکاری با روسیه جای خود را به «خالد الفالح» با رویکردی عملگرایانهتر داد. الفالح و نواک موفق شدند یک رابطه شخصی قوی بر مبنای اعتماد متقابل ایجاد کنندکه منجر به موفقیت و پیشرفت سریع روابط شد. در اواخر سال ۲۰۱۶، اوپک یک بیانیه همکاری با ۱۰ کشور دیگر و مهمتر از همه روسیه امضا کرد .
در واقع در مدت هشت سال پس از امضای این توافق، این گروه با تفاوت اندکی میان اعضای اوپک و غیراوپک کار کرده است و در واقع در این ساختار، عربستان سعودی و روسیه دارای حق وتو هستند. امارات متحده عربی نیز هرچند اثرگذار اما نقشی فرعی را برعهده دارد.
با نگاهی به تاریخچه نوسانات تولید، این سه کشور بیشترین تأثیر را بر سطح تولید اوپک پلاس داشتهاند، در حالی که سایر اعضا بیشتر نقشی نمادین دارند. برخی از اعضا به دلیل چالشهای فنی به طور مداوم کمتر از سهمیههای تخصیص یافته خود تولید میکنند، در حالی که برخی دیگر از سهمیههای خود فراتر میروند که اغلب از سوی سازمان تحمل میشود زیرا تأثیر قابل توجهی بر بازار تولید ندارد.
از سال ۲۰۱۴ و به ویژه از سال ۲۰۲۲، اوپک پلاس یکی از معدود سازمانهای بینالمللی بوده است که روسیه در آن بهعنوان عضو مهمی و تاثیرگذار درنظر گرفته میشود
از سال ۲۰۱۴ (۱۳۹۲) و به ویژه از سال ۲۰۲۲ (۱۴۰۰)، اوپک پلاس یکی از معدود سازمانهای بینالمللی بوده است که روسیه در آن بهعنوان عضو مهم و تاثیرگذار درنظر گرفته میشود. وزارت انرژی روسیه اقداماتی را برای نظارت و کنترل تولید نفت به صورت هفتگی انجام داده است و اطمینان حاصل میکند که تولید آن به میزان قابل قبولی نزدیک به سطح توافق شده اوپک پلاس قرار دارد.
از نظر فنی، دولت نمیتواند به مشاغل خصوصی و حتی شرکتهای نفتی دولتی که بخش نفت روسیه را تشکیل میدهند، دستور دهد. آنها داوطلبانه با مشارکت در کاهش موافقت میکنند و دولت تنها نقش هماهنگ کننده را ایفا میکند. از آغاز دوره پوتین، توازن قدرت در روسیه از الیگارشیها و شرکتهای نفتی به سمت دولت تغییر پیدا کرد و برخلاف سال های ۱۹۹۸(۱۳۷۶) یا ۲۰۰۸(۱۳۸۷)، از سال ۲۰۱۷ به بعد، پیشنهادات دولت توسط شرکتهای بخش خصوصی بسیار جدیتر مورد توجه قرار گرفته است.
روابط نزدیک پوتین و «ایگور سِچین»، مدیر اجرایی بزرگترین شرکت نفتی روسی «روس نفت»، اهمیت توافق اوپک پلاس را برای رئیسجمهور روسیه نشان میدهد. سچین که بهعنوان یکی از نزدیکترین متحدین پوتین شناخته میشود یکی منتقد سرسخت توافق اوپک پلاس بوده است، زیرا این توافق مانع از جاهطلبیهای امپراتوری او میشود و توجیه سرمایهگذاریهای چند میلیارد دلاری در پروژههای بزرگ جدید که از طریق کاهش مالیات تامین میشود را دشوارتر میکند. برخلاف بسیاری از «توصیهها و مشاورههای سیاستیِ» سچین، درخواست وی از پوتین در سال ۲۰۱۹ مبنی بر خروج از اوپک پلاس از سوی رئیسجمهور روسیه نادیده گرفته شد.
از سال ۲۰۱۶ (۱۳۹۴) تا اواخر سال ۲۰۱۹ (۱۳۹۷) ، توافق اوپک پلاس به خوبی عمل کرد و قیمت نفت تثبیت و افزایش یافت. پس از سقوط قیمت نفت در سال ۲۰۱۴، سرمایه گذاری جهانی در صنعت نفت ۴۵ درصد کاهش یافت بود. توافقات روسیه و عربستان در بخش انرژی با روابط شخصی قوی بین دو وزیر انرژی و دستیاران آنها تسهیل شد. هر دو طرف تلاش کردند همکاریهای گستردهتری بین آرامکوی عربستان سعودی و شرکتهای نفتی روسیه برقرار کنند، اما چندان موفق نبودند زیرا هیچ شانسی برای شرکتهای نفتی روسی برای مشارکت در پروژههای نفتی عربستان سعودی وجود نداشت و آرامکو عربستان به هیچ پروژهای در روسیه نیاز نداشت.
طبق گزارشهای رسانهای میزان صادرات نفت روسیه در سال ۲۰۲۳(۱۴۰۲) ۶/۷۳۶ میلیون بشکه در روز و میزان صادرات نفت عربستان سعودی ۷/۴۸ میلیون بشکه در سال ۲۰۲۴ (۱۴۰۳) بوده است.
رابطه نوپا در بوته آزمایش
روابط عربستان و روسیه در جریان جنگ قیمت نفت در سال ۲۰۲۰ (۱۳۹۸) مورد آزمایش قرار گرفت. اوپک پلاس از سال ۲۰۱۶ تا ۲۰۱۹ بر ثبات بازار نفت تمرکز داشت. هدف استراتژی آنها مدیریت انتظارات بازار، حذف مازاد عرضه و جبران کمبودهای ناشی از حوادث جهانی، بدون بالا بردن قیمتها به بالاتر از سطح پایدار بود.
در پاییز ۲۰۱۹، سعودیها در اوپک پلاس شروع به حمایت از بازگشت به سیاستهای قدیمی کردند که به معنای کنار گذاشتن سهم بازار به این امید بود که قیمتهای بالاتر کاهش حجم تولید را جبران کند. این تغییر در سیاست نتیجه تغییر در رهبری بود.
هدف و استراتژی اوپک پلاس مدیریت انتظارات بازار، حذف مازاد عرضه و جبران کمبودهای ناشی از حوادث جهانی، بدون بالا بردن قیمتها به بالاتر از سطح پایدار بود
در سپتامبر ۲۰۱۹، «شاهزاده عبدالعزیز بن سلمان» جایگزین وزیر انرژی کهنهکار عربستان سعودی یعنی خالدالفالح شد. وی که برادر ناتنی شاهزاده محمد بنسلمان و اولین فرد از خانواده سلطنتی بود که به این عنوان دست پیدا میکرد و سکان رهبری وزارت انرژی سعودی را در دست میگرفت.
محمد بن سلمان پروژههای بلندپروازانهای را برای سعودی تنظیم کرده بود و به دنبال درآمد اضافی درجهت تأمین مالی آنها بود. برادرش، عبدالعزیز بن سلمان، فکر میکرد که میداند چگونه میتواند درآمدها را افزایش دهد، کاهش تولید نفت برای افزایش قیمتها. در ابتدا، عربستان سعودی سعی کرد رهبری خود بر اوپک پلاس را نشان دهد، به همین دلیل سیاست کاهش یکجانبه و داوطلبانه تولید نفت خود را درپیش گرفت به این امید که بتواند شرکای اوپک پلاس به خصوص روسیه را به کاهش تولید متقاعد کند.
اما برای روسها پیروی از این رویکرد دشوار بود. نواک دائماً با درخواستهای سِچین برای کنار گذاشتن کامل اوپک پلاس مبارزه میکرد. سایر بخشهای صنعت نفت روسیه نیز نگران بودند که کاهش تولید منجر به نتیجه دهه ۱۹۸۰ (دهه ۱۳۶۰) شود، زمانی که کاهش تولید عربستان با رشد تولید در دریای شمال و خلیج مکزیک جبران شد. رابطه بین نواک و عبدالعزیز کاملاً رسمی و فاقد هرگونه صمیمیت همانند رابطه بین نواک و الفالح بود.
از سوی دیگر، روسیه با این استراتژی سعودیها در سال ۲۰۱۹ مخالفت کرد و استدلال کرد که این امر به طور موثر کف قیمتی را برای تولیدکنندگان نفت شِیل ایالات متحده تضمین میکند و آنها را تشویق به افزایش سرمایه گذاری و تولید خواهد کرد که اینامر به نوبه خود احتمالاً کاهش تولید بیشتر از سوی اوپک پلاس را در آینده به امری ضروری تبدیل و چرخه کاهش را تشدید میکند.
در اوایل مارس ۲۰۲۰ (۱۳۹۸)، این اختلاف میان اعضای اوپک پلاس به خصوص روسیه و عربستان به درگیری تبدیل شد. عبدالعزیز باید کارآمدی خود را در نقش جدید اثبات و اقتدار خود را تثبیت میکرد. او استدلال کرد که همهگیری کووید – ۱۹ که در چین گسترش یافت، میتواند تقاضای چین برای نفت را کاهش دهد. اما روسها استدلال میکردند که بهتر است منتظر یک تصویر روشن باشیم و بر اساس پیشبینیهای متناقض به جای دادههای قطعی، کاهش تولید ایجاد نکنیم. برای روسها، استدلال عبدالعزیز یک نوع فشار برای پیشبرد دستور کار عربستان سعودی و تثبیت جایگاه رهبری به نظر میرسید، بنابراین روسیه پیشنهاد کرد از کاهش پیشگیرانه خودداری کنند و تحولات همهگیری ویروس کرونا را زیر نظر بگیرند و در شرایطی که موقعیت ایجاب کرد اقدام لازم را انجام دهند.
در ادامه عربستان سعودی از سیاست کاهش جمعی ۱.۵ میلیون بشکه در روز برای حداقل یک سال حمایت کرد. زمانی که روسیه از موافقت با تصمیم عربستان مبنیبر کاهش تولید بیشتر امتناع کرد، سعودیها در پاسخ هشدار دادند که این موضع منجر به فقدان توافق بر سر محدودیتهای تولید میشود و عملاً نشاندهنده شروع جنگ قیمتها است. با وجود این، روسها بر تصمیم خود ثابت قدم ماندند و تسلیم تصمیمات یکجانبه ریاض نشدند.
با پیشبینی این نتیجه، عربستان در آستانه نشست احتمالی مشاجرهآمیز با روسیه، ذخایر زیادی از نفت را در انبار انباشته کردند و تانکرهای دیگری را اجاره کردند تا بتوانند بلافاصله حجم بیشتری از نفت را به بازار سرازیر کنند. روز بعد، عربستان سعودی تخفیفهای هنگفتی را برای قیمتهای اعلام شده خود برای آوریل ۲۰۲۰ اعلام کرد و پیشنهاد کرد که می تواند تا ۱۲.۵ میلیون بشکه در روز یا ۳ میلیون بشکه در روز بیشتر از تولید خود در فوریه تولید کند.
کشورهای دیگر نفتی از این روش پیروی و شروع به تولید در بالاترین ظرفیت خود کردند. این افزایش تولید همزمان با کاهش شدید تقاضای جهانی نفت به دلیل قرنطینههای گسترده کووید ۱۹ باعث عدم تطابق قابل توجه بین عرضه و تقاضا در بازار جهانی نفت شد.
این بنبست یک ماه به طول انجامید و ایالاتمتحده به عنوان میانجی میان عربستان سعودی و روسیه عمل کرد و در نهایت توافقی حاصل شد. اوپک پلاس با کاهش بیسابقهای موافقت کرد و تولید خود را تقریباً یک چهارم نسبت به سطح فوریه ۲۰۲۰ کاهش داد، اما بیش از یک سال طول کشید تا تاثیرات مازاد تولید در طول جنگ قیمتها بیاثر شود.
جنگ قیمت برای هردو کشور پرهزینه بود. از منظر خارجی، ممکن بود برای روسیه و عربستان سعودی این چالش به قیمت از دست دادن اعتبار باشد، اما هر یک از آنها به احتمال زیاد آن را به عنوان یک پیروزی تلقی میکنند، زیرا هر کشور در عرصه بینالمللی تمایل دارد تصویری که از خود به نمایش میگذارد توام با عدم تاثیرپذیری از فشارهای و چالشهای بیرونی و مقاومت در حوزههای اقتصادی، سیاسی و اجتماعی باشد.
جایگزینی منابع انرژی یک تهدید مشترک
روسیه و عربستان سعودی رویکرد مشابهی برای انتقال انرژی از سوختهای فسیلی به انرژیهای پاک دارند.
در زمینه حرکت تدریجی جهان به سمت انرژی های پاک و عدم عجله در کنار گذاشتن سوخت های فسیلی، روسیه و عربستان سعودی خود را به عنوان متحدان طبیعی در حفظ دوران نفت معرفی کردهاند
هر دو اذعان دارند که کربن زدایی جهانی ضروری است و در این بین نفت ممکن است جایگاه خود را بهعنوان منبع اصلی انرژی از دست بدهد، اما آنها به یک سرمایهگذاری و کاهش تدریجی به جای اقداماتی سریع در جایگزینی سوخت های فسیلی معتقدند.
این باور به ویژه در دوران بحثهای منتهی به کنفرانس تغییرات آبوهوایی سازمانملل در سال ۲۰۲۱ (COP ۲۶) (۱۳۹۹) در گلاسکو، اسکاتلند کاملا مشهود بود. جایی که روسیه و عربستان سعودی نظرات خود را مبنیبر اینکه انتقال انرژی کندتر از آنچه بسیاری پیشبینی میکنند رخ خواهد داد، بیان کردند.
روسیه و عربستان سعودی آمادگی خود را برای ادامه عرضه نفت در دوره انتقال به کشورهایی که ممکن است نتوانند وابستگی زودهنگام به سوختهای فسیلی را کاهش دهند، اعلام کردند. هر دو کشور با به تعویق انداختن تاریخ هدف، اعلامیههای بینالمللی مبنیبر کنار گذاشتن سوختهای فسیلی، تمایل خود را بر ارائه، کشف و بررسی راهحلهای مبتنیبر فناوری، مانند جذب کربن، بهرهبرداری و ذخیرهسازی کربن را اعلام کردند، راهحلهایی که میتواند اثرات زیستمحیطی سوختهای فسیلی را کاهش دهد و در عین حال امکان استفاده مداوم از این نوع سوخت را فراهم کند. در این زمینه، روسیه و عربستان خود را به عنوان متحدان طبیعی در حفظ دوران نفت معرفی کردهاند.
روابط پس از جنگ اوکراین
هنگامی که روسیه در سال ۲۰۲۲ به اوکراین حمله کرد، کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس در برابر فشار ایالات متحده برای محکوم کردن این حمله مقاومت کردند. در حالی که آنها در نهایت به قطعنامه سازمان ملل که جنگ را محکوم میکرد رای دادند.
موضع کشورهای عربی در مورد جنگ اوکراین به این معنی نیست که آنها علاقهای به تأثیرات بینالمللی جنگ اوکراین ندارند این درگیری باعث یک جنگ تجاری در بخش انرژی شده است
اما این اقدام تا حد زیادی نمادین بود و به معنای یک تعهد اساسی در قبال دیدگاههای غربی نبود. برای کشورهای خلیج فارس، درگیری روسیه و اوکراین به عنوان یک موضوع دور تلقی میشود و به نظر میرسد که آنها ترجیح میدهند در این نوع از چالشها بیطرف بمانند تا اینکه طرف خاصی را بگیرند.
اما موضع آنها در مورد این چالش به این معنی نیست که آنها علاقهای به تأثیرات بینالمللی جنگ اوکراین ندارند. این درگیری باعث یک جنگ تجاری در بخش انرژی شده است زیرا غرب باید به دنبال منابع دیگر برای جایگزینی نفت روسیه باشد.
دغدغه اصلی کشورهای غربی جایگزینی منابع جدید نفتی پس از تحریم نفت روسیه بود. علیرغم تماسهای متعدد با عربستان سعودی، این کشور از قول هرگونه تولید اضافی برای کاهش کمبود احتمالی و پایین نگه داشتن قیمت نفت در بازارهای بینالمللی خودداری کرد . مکانیسم سقف قیمتی که توسط کشورهای اتحادیه اروپا و «جی ۷» برای محدود کردن درآمد نفت روسیه معرفی شد، از سوی عربستان سعودی و امارات نیز به عنوان یک تهدید تلقی شد. زیرا در صورت موفقیت این روش، ممکن بود مکانیسم مشابهی برای سایر صادرکنندگان نفت اعمال شود، همانند قانون منع کارتلهای تولید و صادرات نفت «نوپِک» (NOPEC) که سنای آمریکا برای مقابله با تصمیمات اوپک پلاس تصویب کرد.
از سوی دیگر امارات متحده عربی پس از درگیری اوکراین بهعنوان یک حلقه پیوندی مهم در تجارت نفت روسیه ظاهر شده است. این کشور به پایگاهی برای بسیاری از تاجران نفتی و شرکتهای تازه تاسیس در این حوزه تبدیل شده است که ناوگان سایه بزرگی را مدیریت و معاملات نفتی را که بالاتر از سقف قیمت معامله میشود و به درهم (واحد پول امارات متحده عربی) تسویه می شود، تسهیل میکنند.
در سالهای اخیر، امارات متحده عربی تبدیل به محل سکونت بسیاری از ثروتمندان روسیه و به عنوان پناهگاهی امن برای قایقهای تفریحی و ثروت لوکس آنها عمل میکند. به ویژه دبی به یک مرکز حملونقل بزرگ برای مسافران روسیه که قصد سفر به کشورهای اروپایی را دارند تبدیل شده است. باوجود این تحولات، فشارهای اخیر ایالات متحده، امارات متحده عربی را بر آن داشت تا مقررات سختگیرانهتری در ارتباط با جریان پول و کالاهای مرتبط با روسیه را آغاز کند. با این وجود، دو سال گذشته برای این کشور بسیار سودآور بوده است.
بازی میان شرق و غرب
در آگوست ۲۰۲۳ (۱۴۰۱) ، عربستان سعودی و امارات متحده عربی در میان ۶ کشوری بودند که برای پیوستن به سازمان بیندولتی بریکس دعوتنامه دریافت کردند و در اول ژانویه ۲۰۲۴ عضویت آنها توسط ولادیمیر پوتین شکل نهایی به خود گرفت. سازمانی که بهعنوان یک طیفبندی جدید از بازارهای نوظهور آغاز بهکار کرده و اکنون به یک وزنه بالقوه در تقابل با جی۷ تبدیل شده است.
شاید یکی از مقاصدی که مسکو برای توسعه و گسترش بریکس در شرایط کنونی نظامبینالملل به دنبال آن است، نشان دادن نبودانزوای بینالمللی و ایجاد یک حوزه مشروعیت برای خود باشد. در حالی که کشورهای خلیج فارس ممکن است لزوماً این مفاهیم را نپذیرند، آنها به دنبال فرصتهایی برای محافظت از نقش خود به عنوان شرکای کوچک ایالات متحده هستند.
برای چندین دهه، خلیج فارس به دلیل اتکای آمریکا به واردات نفت از این منطقه به یک مرکز استراتژیک برای واشنگتن تبدیل شده بود. اما در سالهای اخیر، ایالات متحده از یک واردکننده نفت به بزرگترین صادرکننده گاز طبیعی مایع (LNG) در جهان تبدیل شده و خود را به عنوان رقیبی سرسخت برای کشورهای خلیج فارس در بازار انرژی جهانی معرفی کرده است. این تغییرات در سیاستهای انرژی و بازارهای جهانی به طور فزایندهای تأثیرات عمیقی بر انتخابهای ژئوپلیتیکی کشورهای خلیجفارس و روسیه خواهد داشت
در عین حال، باوجود اینکه چین در زمینههای بادی، خورشیدی و خودروهای الکتریکی پیشرو است، اما پکن همچنان به رشد واردات انرژی خود ادامه میدهد. شاید بتوان با توجه به چنین تغییراتی استدلال کرد که چین در حال تبدیل شدن به شریک مهمتری برای کشورهای خلیج فارس از ایالاتمتحده است. عربستان چشم انداز ۲۰۳۰ (۱۴۰۸) خود را با طرح کمربند و جاده چین (BRI) مرتبط میکند. عربستان سعودی بتازگی به بزرگترین دریافت کننده سرمایه گذاری BRI در منطقه تبدیل شده است .
در عین حال، روسیه به طور فزایندهای به چین به عنوان خریدار اصلی منابع طبیعی خود و تامین کننده اصلی اقلام وارداتی روسیه وابسته شده است.
اکنون، مسکو و ریاض در بهترین حالت همکاریهای دوجانبه سودمند هستند، اما این همکاری حول یک دستور کار محدود یعنی ثبات بازار نفت شکل گرفته، که ممکن است پایهای متزلزل برای روابط دوجانبه طولانی مدت باشد.